
توضیح
ساختار این تحقیق شناسایی و معرفی قواعد و روابط اصلی نظام اسلامی توزیع ثروت و درآمد، به مثابة رکن اساسی نظام اقتصاد اسلامی و تطبیق قواعد و معیارهای عدالت و کارایی با آن پیریزی شده است تا بتواند به پرسشهای زیر پاسخ دهد: 1. با توجه به مبانی، قواعد و روابط اساسی نظام اقتصاد اسلامی، آیا میتوان ادعا کرد که در این نظام، تخصیص منابع و توزیع ثروتها و امکانات و درآمدها بر مبنای عدالت است و کارکرد نهادها و عناصر آن به نحوی است که به عدالت اقتصادی در جامعة اسلامی منجر شود؟ 2. آیا نظام اقتصادی مبتنی بر عدالت، میتواند از کارایی اقتصادی نیز برخوردار شود؟ به عبارت دیگر، همزیستی و تلازم یا رابطة دو معیار عدالت اقتصادی و کارایی در مطابقت با نظام اقتصاد اسلامی تا چه حدی است. بر اساس این دو سؤال، فرضیههای پژوهش به قرار زیر هستند: 1. در نظام اقتصاد اسلامی دو معیار کارایی و عدالت اقتصادی مکمل یکدیگرند. 2. مبانی قواعد و روابط اساسی نظام اقتصاد اسلامی بر مبنای عدالت اقتصادی تنظیم شده است. 3. کارکرد نهادها و عناصر نظام اقتصاد اسلامی به نحوی است که در صورت استقرار آنها، عدالت اقتصادی در جامعه برقرار میشود. 4. نظام اقتصاد اسلامی مبتنی بر عدالت از کارایی اقتصادی برخوردار است.
جهت خرید این کتاب اینجا کلیک کنید.
این کتاب در بخش در قالب هفت فصل نگارش یافته است. در فصل اول با عنوان «تعاریف و ویژگیهای عدالت»، مفهوم و ماهیت کلی عدالت در تاریخ اندیشههای اجتماعی از دیدگاه غیراسلامی و دیدگاه اسلامی بررسی و تحلیل شده است. فصل دوم با عنوان «نظریة عدالت اقتصادی در چارچوب شریعت اسلام»، با استناد به نظریهها و منابع معتبر و تفکیک و طبقهبندی دیدگاههای مفید و اشاره به اصول و مبانی مرتبط از شریعت اسلام، نظریه عدالت اقتصادی به تفکیک قواعد تعیینکننده ارائه شده است. در کل فصول اول و دوم، با استفاده از تحقیق و بررسی نظرهای متفکران اسلامی و مقایسة آن با نظریههای مرسوم و متعارف، این نکته استنباط میشود که بحث عدالت، به عنوان محور اصلی تفکرات اجتماعی و تنظیم کنندة روابط و خواستههای متعارض در جامعه، به ویژه در حوزة اقتصاد، پابهپای اندیشههای متعارف در غرب گسترش نیافته است و بر اساس آن نمیتوان به قواعد و معیارهای مشخصی در حوزة مورد بحث دست یافت. برای همین در این دو فصل به تنظیم نظریة عدالت اقتصادی از سه جنبة وسیله / ابزارمحور، فرآیندمحور و نتیجهمحور اقدام شده است و جامعیت و ماهیت چندبعدی شریعت اسلام در این زمینه نشان داده شده است. در فصلهای سوم با عنوان «تعاریف کارایی، الزامات و پیامدهای آن»، و فصل چهارم با عنوان «رابطة عدالت و کارایی در اقتصاد متعارف و اقتصاد اسلامی»، معیار کارآیی و رابطة میان عدالت و کارآیی در اقتصاد متعارف و اقتصاد اسلامی بررسی و تبیین میشود و در مجموع، این نتیجه حاصل میشود که با حذف قضاوتهای ارزشی حاکم بر اقتصاد متعارف و اقتصاد رفاه پارتویی معیارهای مختلف کارایی نظیر کارایی فنی و کارایی تخصیصی با چارچوب اقتصاد اسلامی و قضاوتهای ارزشی اقتصاد رفاه اسلامی تعریفپذیر و مورد تأیید میباشند. امام ملاحظة توزیع درآمد به ویژه از طریق کارایی درونی، میتواند مکمل معیار کارایی معرفی شود. در فصل پنجم با عنوان «بررسی تطبیقی سازگاری معیارهای عدالت اقتصادی با نظام اقتصاد اسلامی»، معیار عدالت در نظام اقتصاد اسلامی تطبیقی بررسی میشود. بر این مبنا چارچوب قواعد عدالت در نظام توزیع اسلامی ثروت و درآمد شناساسیی شده است. قواعد و روابط اساسی نظام توزیع اسلامی ثروت و درآمد بر اساس سه نظریة توزیع قبل از تولید، توزیع کارکردی و توزیع مجدد مطالعه گردیده و هشت قاعده استخراج شده است و نتیجه کلی آن چنین است: «نظام اسلامی توزیع ثروت و درآمد قابلیت تطبیق بیشتری با قواعد و معیارهای عدالت اقتصادی دارد». در فصل ششم «بررسی تطبیقی معیار کارایی با نظام اقتصاد اسلامی»، برای نشان دادن سازگاری نظام اسلامی توزیع ثروت و درآمد با کارایی و بررسی تأثیرگذاری آن و با فرض اینکه نظام مبتنی بر مالکیت خصوصی در بازار از استاندارد کارآیی برخوردار است، دو نظام اقتصاد اسلامی و اقتصاد سرمایهداری با یکدیگر مقایسه شده است. در فصل هفتم با عنوان «شرایط سازگاری و الگوهای رفتاری»، به طور مقدماتی سعی شده است که تأثیرگذاری موازین و قواعد اسلامی بر رفتارهای اقتصادی از طریق الگوهای سادة رفتاری توضیح داده شود و بر اساس آن، رفتار بهینه توأم با توزیع عادلانه درآمد و افزایش تولید در اقتصاد نتیجهگیری شده است.